آنچه در ارتباط با این پرسش میتوان گفت این است که در قرآن به زمان مرگ شیطان و اینکه به دست چه کسی کشته خواهد شد، اشاره نشده است. قرآن در چندین فراز تنها به این موضوع اشاره میکند که شیطان از خداوند درخواست مهلت کرد و «گفت: پروردگارا تا روز رستاخیز به من مهلت بده». تقاضایش نیز به اجابت رسید و خداوند به او فرمود:
«به تو مهلت داده خواهد شد». و در آیه 38 سوره حجر آمده است که به او گفته شد: «به تو تا روز معینى مهلت داده خواهد شد».
اما در مورد زمان مرگ شیطان اکثر مفسران میگویند زمانش نفخ صور اول، یعنی پایان جهان مادی و مرگ تمام موجودات است.
این نظر در روایاتی به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم مورد تأیید قرار گرفته است. به عنوان نمونه، شیخ صدوق در کتاب علل الشرایع به اسناد خود نقل میکند که مراد از «یوم الوقت المعلوم» که به شیطان تا آن زمان فرصت داده شد، همان روز رستاخیز است و مرگ او میان نفخه اول (که همگان خواهند مرد) و نفخه دوم (که همگان زنده خواهند شد) رخ خواهد داد.[1]
بر خلاف این نظر مشهور؛ اما روایاتی در کتابهای قابل استناد -اما با سندهایی ضعیف- وجود دارد که بر اساس آن، شیطان در هنگام ظهور به دست رسول خدا(صلی الله وعلیه وآله) و یا به دست امام زمان(عجل الله) کشته خواهد شد:
الف) از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است: روز معین روزی است که رسول خدا(صلی الله وعلیه وآله) شیطان را بر روى سنگ بیت المقدس ذبح میکند.[2]
ب) از وهب بن جمیع نقل شده است: از امام صادق(علیه السلام) پرسیدم که منظور از «یوم وقت معلوم» که به شیطان مهلت داده شده است، چه روزی است؟
امام(علیه السلام) فرمود: اى وهب! آیا گمان میکنی آنروز، همان روز رستاخیز است که مردم در آن زنده میشوند؟ نه! بلکه خداى عز و جل او را مهلت داد تا روزى که قائم ما ظهور کند که در آنروز، حضرتشان موى پیشانی ابلیس را گرفته و گردنش را میزند! روز وقت معلوم آنروز است![3]
البته روایاتی که ناظر به این مطلب هستند در کتابهای معتبرتری، مانند کتب اربعه نقل نشدهاند و در همین راستا، مفسران بزرگی؛ مانند شیخ طوسی و شیخ طبرسی، قتل ابلیس در زمان ظهور را حتی به عنوان یک احتمال در کتب تفسیری خود مطرح نکردهاند و نظر آنان نیز مانند دیگر مفسران، آن است که روز رستاخیز پایان مهلت ابلیس خواهد بود؛ زیرا میدانیم که در زمان بعد از ظهور نیز اینگونه نیست که دیگر هیچ فردی گناه نکند و تمام جهانیان تبدیل به فرشته شوند.
البته میتوان روایات یاد شده را با فرض پذیرش و با توجیه و تسامح اینگونه تفسیر کرد که ذبح شیطان هنگام ظهور نه به معنای نابودی او است؛ بلکه اقدامی نمادین بوده، یعنی با برقراری حکومت عدل مهدوی، قدرت عمل شیطان در وسوسه انسانها بسیار کاهش مییابد؛ از اینرو گویا در حقیقت او به مردهای متحرک تبدیل میشود است.
[1]. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 402، قم، کتابفروشی داوری، چاپ اول، 1385 ق.
[2]. قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوى جزائرى، طیّب، ج 2، ص 245، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق.
[3]. طبری آملی، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص 453، قم، بعثت، چاپ اول، 1413ق؛ عیاشی، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج 2، ص 242، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق.