در علوم قرآنی توسط

1 پاسخ

توسط

حضرت موسی(علیه السلام) پس از آن‌که در حمایت فردی از بنی‌‌اسرائیل با مأمور فرعون درگیر شد و در نهایت به کشته‌شدن آن مأمور انجامید، برای در امان ماندن از تعرض فرعون از مصر مهاجرت کرد، به سمت مدین روانه شد و در آن‌جا به دختران شعیب نبی(علیه السلام) کمک کرد تا گوسفندانشان را آب دهند. شعیب(علیه السلام) نیز برای جبران این خدمت، یکی از دخترانش را فرستاد تا موسی(علیه السلام) را نزد او آورد.

خداوند در آیه‌ای از قرآن به نحوه انتقال پیام می‌پردازد:

«فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشی‏ عَلَى اسْتِحْیاءٍ قالَتْ إِنَّ أَبی‏ یَدْعُوکَ لِیَجْزِیَکَ أَجْرَ ما سَقَیْتَ لَنا...»؛[1]

پس یکى از دو دختر شعیب که شرم و حیا در راه‌رفتن او مشاهده می‌شد، نزد موسی آمد و به او گفت: پدرم از تو می‌خواهد تا نزد او رفته و او مزد کاری که برای ما انجام دادی را بپردازد.

در ادامه شعیب به موسی پناه داده و به او اطمینان داد که دیگر خطر فرعون او را تهدید نمی‌کند.

اما در مورد این‌که «راه رفتن با استحیاء» که در این آیه و در توصیف شیوه راه‌رفتن دختر شعیب مطرح شده است،‌ چه نوع راه‌رفتنی است؟ باید گفت؛ در خود قرآن، توضیح بیشتری در این مورد داده نشده است؛ از این‌رو آیه، شامل هر نوع راه‌رفتنی خواهد بود که عرف مردم، آن‌را همراه با حیا ارزیابی نمایند و این با توجه به زمان‌ها و مکان‌های مختلف، می‌تواند متفاوت باشد.  به هرحال، رفتار او مانند رفتار زنان بدزبان، سلیطه و فحاشی نبود که حتی مردان نیز از آنان در هراس‌اند!

همچنین گفته شده است که قرآن برای رساندن عظمت چنین حالتی، از «استحیاء» به صورت نکره، و بدون الف و لام استفاده کرده است و معنایش آن است که دختر شعیب(علیه السلام) به‌گونه‌ای بزرگوارانه نزد موسی(علیه السلام) آمد که عفّت و شرم و حیا از طرز راه رفتنش پیدا بود.[2] و برخی گفته‌اند او هنگام رساندن پیام، صورتش را با آستین پیراهنش پوشانده بود.[3]

برخی مفسران اهل‌سنت نیز رعایت حیاء در ادامه مسیر حرکت آن دو را این‌گونه توصیف می‌کنند:

دختر شعیب(علیه السلام) که برای بردن موسی(علیه السلام) نزد پدرش آمده بود، ابتدا در جلو حرکت کرده و موسى(علیه السلام) در پی او می‌رفت تا آن‌که در مسیر و به دلیل وزیدن باد، لباس دختر به بدنش چسبید. آن‌جا بود که موسی(علیه السلام) پیشنهاد کرد تا خودش جلوتر حرکت کرده و او از پشت سر به راهنمایی بپردازد.[4]

عمر بن خطاب نیز در این زمینه روایت می‌کند:

موسی برخاست و دختر از پیش رو حرکت می‌کرد، بادی وزید و پیراهنش بالا رفت، موسى گفت من از نسل ابراهیم(علیه السلام) هستم! شما از پشت سر من بیا تا آنچه را که نباید ببینم نبینم![5]

اما همان‌گونه که در ابتدا گفته شد، جز اصل رعایت حیا و عفت در راه‌رفتن،‌ آیه به بیان آن نمی‌پردازد که دختر شعیب با چه روشی، از خود حیا نشان می‌داده است.


[1]. قصص، 25.

[2]. ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏16، ص 26، قم، دفتر انتشارات اسلامی‏، چاپ پنجم‏، 1417ق؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج ‏7، ص 388، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.

[3]. ‏ابن جوزی، ابوالفرج عبدالرحمن بن علی، زاد المسیر فی علم التفسیر، تحقیق، المهدی‏، عبدالرزاق، ج ‏3، ص 380،‏ بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ اول، 1422ق؛ آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، عطیة، علی عبدالباری، ج ‏10، ص 273، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق.

[4]. ثعلبی نیشابوری، ابو اسحاق احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج ‏7، ص 245، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1422ق؛ نیشابوری، نظام الدین حسن بن محمد، تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، تحقیق، عمیرات، شیخ زکریا، ج ‏5، ص 339، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1416ق؛ بغوی، حسین بن مسعود، معالم التنزیل فی تفسیر القرآن، تحقیق، المهدی‏، عبدالرزاق، ج ‏3، ص 530، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1420ق.

[5]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ‏24، ص 590، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق.

پرسشگران ـ سایت نسل جوان
یک سؤال بپرسید.







اینجا را کلیک کنید>

...