1 پاسخ

توسط

تکبّر؛ به این معنا ‌که آدمى خود را بالاتر از دیگران ببیند، و معتقد شود که بر آنها برترى دارد، و دیگری را کوچک شمارد، مورد نکوهش است.[1] اما همین صفت نکوهش‌شده در برخی شرایط، می‌تواند ویژگی مثبتی به شمار آید:

1. پیامبر(ص) فرمود: هنگامی که با افراد متواضع از امتّم برخورد کردید، در مقابل آنان تواضع کنید و هنگامی که با متکبران مواجه شدید، شما نیز در برابر آنان تکبّر کنید؛ زیرا این نوعی ذلت و خواری برای آنان خواهد بود.[2]

2 . ابو دجانه انصارى، عمامه خود را به سر بست و قسمتى از آن را از پشت و میان دو کتف‏ خویش آویزان کرد، و با حالت تکبر میان دو صف (ارتش اسلام و نیروى دشمن) حرکت مى کرد. پیامبر(ص) فرمود: خداوند راه رفتن با این هیبت را دوست ندارد، مگر در میدان جنگ.[3]

البته برخی عبارات مشهور مانند «تکبر در برابر شخص متکبر، عین تواضع است»[4] را با جست‌وجویی که داشتیم به عنوان یک  روایت در منابع اصلی نیافتیم؛ اما با این وجود و با توجه به آنچه گفته شد، محتوای آن قابل دفاع است. به عبارت دیگر تکبر به شیوه‌مناسب، در مکان مناسب و در زمان مناسب، نوعی ویژگی ستایش‌شده[5] و عبادت در برابر خدا است؛[6] و به عبارتی چون تکبر در برابر متکبر – اگر ناشی از هوای نفس نباشد – نوعی بزرگ‌شمردن خدا در برابر مخلوقات است - معروف شده است که تکبر در برابر شخص متکبر، فروتنی است.[7]


منابع  

[1]. ر. ک: «تکبر  ،  خودبرتربینی  ،  آثار تکبر  ،  عجب ،  موارد تکبر  ،  اسباب تکبر  ،  راه درمان »، 40000؛ « معنای تکبر در خدا، عظمت و بزرگى، کبریا»، 25590؛ «معنای تکبر در خداوند»، 25590؛ «فرق تکبر با تجبر»، 34937؛ «معنای تکبر و راه‌های درمان آن»، 40000.

[2]. ورام بن أبی فراس، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر(مجموعه ورام)، ج 1، ص 201، قم، مکتبة فقیه، 1410ق.

[3]. محمد بن اسحاق بن یسار، سیرة ابن اسحاق(کتاب السیر و المغازی)، ص 326، قم، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی‏، چاپ اول‏، 1410ق؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5، ص 8، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.

[4]. ابن ‏ملقن، عمر بن على‏، طبقات الأولیاء، محقق، عطا، مصطفى عبدالقادر، ص 101، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، 1427ق.

[5]. واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق، مصحح، شیری، علی، ج 7، ص 432، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول، 1414ق.‌

[6]. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج 16، ص 369؛ ج 21، ص 332، قم، فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، 1365ش.

[7]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 15، ص 366، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق.

پرسشگران ـ سایت نسل جوان
یک سؤال بپرسید.







اینجا را کلیک کنید>

...